از مختصرچیزهایی که به ذهنم می رسه!
-
چند چیز – شماره 1
یک روز صبح، یا ظهر یا شب،نفسم بند می آید و زرت و زورت دنیا هم به گوشم نخواهد رسید و یک دنیا را از دست خودم راحت خواهم کرد. میدونم که بد اخلاقم، میدونم که تند هستم و میدونم که بقیه سخت تحملم می کنند، اما خب، من هم بقیه را سخت تحمل می…
-
بی حوصلگی های حاصل از زباله های وارده!
بی حوصله بودن پدیده عجیبی است، و شاید ساده. آنچنان عجیب که وقتی به تو می گویند چرا این کار را انجام نمی دهی ،کاری که می دانی سرانجامش تو را خوشحال می کند ،نمی دانی دلیلش را چطور واگویه کنی، چون دلیلی نداری. بی حوصله بودن، همینقدر هم ساده است. کافی است کمی دقیق…
-
خسرو شریف نیا
این اولین مطلب من در این وبلاگ نیست، اما گویا قبلی ها دیگر در دسترس نیست. پس فعلا از همین جا از اول شروع می کنم. سلام دوباره.